داستان کوتاه پیغام گیر شعرای بزرگ ایران
نوشته شده توسط : آذر

داستان کوتاه پیغام گیر شعرای بزرگ ایران

از اشعار زیبای شعرای بزرگ ایران چند بیت خارج شده است که بی ارتباط به پیام پیغام گیر نیستند توصیه می کنیم این اشعار زیبا را حتما مطالعه نمایید چون خواندن این اشعار خالی از لطف نیست این اشعار را به صورت یک داستان کوتاه در اورده ایم تا خواندنشان لذت بخش تر شود

داستان کوتاه

پیغام گیر سعدی :

از آوای دل انگیز تو مستم

نباشم خانه و شرمنده هستم

به پیغام تو خواهم گفت پاسخ

پیغام گیر فردوسی :

نمی باشم امروز اندر سرای

که رسم ادب را بیارم به جای

به پیغامت ای دوست گویم جواب

چو فردا بر آید بلند آفتاب

پیغام گیر خیام :

این چرخ فلک عمر مرا داد به باد

ممنون توام که کرده ای از من یاد

رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش

آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد!

پیغام گیر مولانا :

بهر سماع از خانه ام رفتم برون.. رقصان شوم!

شوری برانگیزم به پا.. خندان شوم شادان شوم !

برگو به من پیغام خود..هم نمره و هم نام خود

فردا تو را پاسخ دهم..جان تو را قربان شوم!

پیغام گیر سایه :

ای صدا و سخن توست سرآغاز جهان

دل سپردن به پیامت چاره ساز انسان

گر مرا فرصت گفتی و شنودی باشد

به حقیقت با تو همراز شوم بی نیاز کتمان

پیغام گیر فروغ فرخزاد :

نیستم … نیستم … اما می آیم … می آیم … می آیم …

با بوته ها که چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار می آیم … می آیم … می آیم …

و آستانه پر از عشق می شود

و من در آستانه به آنها که پیغام گذاشته اند

سلامی دوباره خواهم داد ..

داستان کوتاه پیغام گیر شعرای بزرگ ایران





:: برچسب‌ها: داستان کوتاه پیغام گیر شعرای بزرگ ایران ,
:: بازدید از این مطلب : 903
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 شهريور 1393 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: